روز می گذرد
آرام آرام بر پنجه های شب
بی آنکه ستارگان را
از خوابهای نقره ای مهتاب برنجاند .
رسیدن به لحظه های مقصد
از نخستین نگاه
تا آخرین لبخند
آسمان را مدیون رویای دلپذیر زیستن می کند .
اگر بر تردید دقیق بنگریم
شعر هم خاطره ای خواهد شد
و ما می مانیم و روز
که باز هم آرام آرام
بر پنجه های روشنای شب
بوسه می زند .
تا خورشید فردا
روشنتر مجال زیستن یابد ...
آرزومند آرزوهای سبزتان گلرخ
سلام گلرخ جان
مثل اینکه ما چند وقت نبودیم به طور کل ما رو فراموش کردین!
بابا من برگشتم یه سر بهم بزنین!
http://zebelkhan.blogsky.com
با کفشها ی تازه ام در طول زند گی قدم میزنم.اما همان کفشهای کهنه بهترند........من بازم بهت سر می زنم.به خاطر ستاره ها.....بازم منتظرم
هر خاطره ای بر قلب من چون روز می ماند....
زیستن...
درود به احساس پاکت و تبریک به خاطر ذوق و هنر بسیار بالا... پاینده و پیروز باشی...
سلام/من کلا از این وبلاگهای چند نفره خیلی خوشم میاد . یه جوری نهایت همکاری و صمیمیت رو می رسونه.راستی نظرتون رو در مورد لینک دادن نفهمیدم
امیدوارم باز هم بنویسی.کم پیدایی.از اینکه اومدی و نظر دادی ممنون
سلام گلرخ جان خیلی زیبا و دلنشین بوود
زیبا می نویسی.تبریک!
سلام مرسی که به من هم سر زدی !تو هم موفق باشی :)
بله.. روزگار می گذرد وفقط خاطره ای برای ما باقی می گذارد :)
باید زیست!
خیلی قشنگه. اگه میشه به وبلاگ من لینک کنید
لینک این وبلاگ توی مال من هست
مرسی
سلام گلرخ عزیز دلتنگتان بودم خیلی خوشحالم که هستید
سلام. ببخشید که نتونستم چند وقت بهتون سر بزنم. یعنی من اصلا آنلاین نبودم. من یه جورایی از رومانتیک بودن ضربه خوردم. خیلی از شعر و رومانتیک بدم ومد ولی وبلاگ شما یه چیزی اون ورتر رومانتیکه و خیلی بهم حال داد. موفق باشید. به من هم سر بزنید. مرسی
واقعا زیبا بود. کوتاه روان گویا.هیچی نمیمونه.خوش باشید
خیلی قشنگ بود.........................