جاده در حرکت به سوی خانه ، گرد خواب کشیده بر دیدگان مسافران خسته و ماه که اندک اندک روشنایی خود را بر افکار وهم آلوده من می گستراند. شاهد از من مطلبید برای لحظه های تنهاییم ... سراب اندیشه هایم طعنه رندانه دل عاشقم است با پرده نازک بارانی بر گستره خواب آلوده من . مدتهاست که آرزوی خواب را به بستر تب زده صبح می سپارم.
زیبا بود، مثل همیشه.
این نیز بگذرد .....