مرا تو بی سببی نیستی . کلام از نگاه تو شکل می بندد خوشا نظر بازیا که تو آغاز می کنی ...
نگاه از صدای تو ایمن می شود چه مومنانه نام مرا آواز می کنی !
و دل ات کبوتر آشتی ست در خون تپیده به بام تلخ.
با این همه چه بالا جه بلند پرواز می کنی !
احمد شاملو فروردین ۱۳۵۱
با سلام به همه دوستان عزیز و مهربان کلبه عاشیق ... از همراهی سبزتون ممنونیم . ببخشید از اینکه دیر به دیر می نویسیم . چند روزی بود که اصلا روی خط نیامده بودم اگر توی جواب دادن به نظرات زیبا و محبت آمیزتون یه کمی تاخیر پیش میاد ببخشید ... ما هیچوقت عزیزترین دوستای وبلاگیمون رو فراموش نمی کنیم ....
و ما باطراوت تر از همیشه ایستاده ایم که زندگی کنیم .
آنقدر پاک که هوا از ما تنفس بیاموزد ... شاد باشید و همیشه عاشق گلرخ
|