لنگرگـــــاه ... |
آغــوشت را بــاز یــابم استواری امن زمــــین را زیر پــای خویـــــش . دلــم بدجور گر فتــــــه . می دونید بعضی اوقات چیزی که هست کمتر از اون چیــزی که شمــا میخواهید باشــه . همیشه پـاینــــــده باشیـــد . قاصدک دوست بسیار عزیزی دارم که شاعر ، مترجم و داستان نویس قابلی به شمار میاد - البته به پا قدمش اصلا اعتقاد ندارم چرا که با چاپ مطلبش در روزنامه شرق این روزنامه هم به جمع خاطرات مطبوعاتی پیوست- مطلبی که نوشته تحت عنوان شــــاید لذت ، شــــاید قدرت خیلی برام جالب بود . به شمــــا هم توصیه می کنم بخونیدش مخصوصا خانوم ها چرا که این دوست من .... چراش را با خوندن مطلب حتما می فهمید . |