آنجا در انتهای کویر ، تنها لبه هایی از کوه در تشعشع خورشید دیده می شود و این به معنای بودن توست . می دانم فاصله هاست از من تا تو ، چون سرعتی که طلوع و غروب خورشید را باید دید . در آنجـــا ، در دور دستها کوههایی ایستاده اند که خورشد دیر تر از تمـــام زمین از بستر هم آغوشی آنها بر می خیزد . در دور ستها ... در ورای مرزهای بین المللی ... آنجا که تو ایســــتاده ای ... آنجــــا که نزدیک ترین مکان به آسمان است . در دور دستها رشته ء مودتی ست آنجــــا شاید هیمالیاست هیمــالیــا
همیـــــــشه سرفراز و آسمانی باشید . قاصدک |