برای دلتنگیهایم می نویسم
برای لحظه ای آرامــش
امروز چه بی صــدا بغض خشم خود را به دست آرامش یاد تو سپردم
ش
چـــرا باید ؟
من دلتنگـــم ! خسته ام !
چـــرا بیهــوده بر من به انتظار نشسته اید ؟
من اینجــا برای لحظه ای از ســرمستی الــوند بی تابم
من اینـــجا به وسعت لـوت خاموشم
من اینجـــا ایستاده ام
ندا
شنبه 19 دیماه سال 1383 ساعت 10:05 ب.ظ
یاد از گذشته ها میکنم برای دقیقه ای یاری دل !!!
این جا خانه من است !! خانه مرا بشناس !
http://yazelarem.blogfa.com
مدتهاست بغض کودکانه ام در پشت لبخند تلخی از غرور به انتظار نشسته است........
خستگی ها و دلتنگیهایت را به باد بسپار!!!!!
منکه دیگر توان ایستادن هم ندارم ....