طنین آسمانی من
گونه های ترت را به نوازش لحظه های سپید عشقمان خواهم خواند.
و دستان کوچکت را
در بیکران دیدگانم بوسه باران می کنم .
طنین من
از اشک ریختنت
از خندیدنت
از تو
آغاز می شود
تمام لحظه های زندگیم .
می دانی .
می دانم که می دانی ....
آرزومند آرزوهای سبزتان
قاصدک
سلام همسفر. مارو یادت رفت ؟
آآآآآآآه ه ه ه ه ه !!! آره میدانم که ...
سلام ..معذرت می خوام هنوز وقت نکردم بلاگم رو به روز کنم ..حتما حرفت مد نظرم هست...خوش باشی
اگه خدا بخواد زندگی منم داره از اون حالت در می آد و مثل این نوشته می شه.خوشحال می شم بازم نوشته هاتو بخونم
خیلی دیر به دیر مطلب می نویسید. هر دفعه مه بهتون سر می زنم می بینم هیچکس خونه نیست.
ای ناقلا
کاش اینطور باشد...
سلام ما رو چی ؟؟؟؟ بابا یادتون نیست؟؟؟
سلام خیلی زیبا بود
سلام! مرسی ازتون! من حالم خوبه! فقط نوه میخوام!!!!